8. جمعبندى و نتیجهگیرى
در باب غنا و موسیقى، آیات و احادیثى دال بر حرمت و حلّیّت وجود دارند که هیچ یک توانایى اثبات حکم مطلق غنا را نداشته و وافى به مقصود قائلان به حرمت مطلق یا حلیّت مطلق نیست.
شواهد و فراوانى نشان مىدهند که مقصود روایات دال بر حرمت، غناى شهوانى و لهوى بوده است.
به طور کلّى دیدگاه تفصیل که بر مبناى آن برخى از موارد غنا حرام و برخى از آنها حلال است، داراى برترىهاى ویژهاى نسبت به دیدگاه حرمت مطلق و حلیت مطلق است و نیز با مبانى علمى، عقلى و عرفى نیز سازگار است. رهاورد این دیدگاه نیز از جمله ویژگىهاى آن است. به این جهات، از نظر ما، - دیدگاه تفصیل - اگر چه خلاف رأى مشهور است، وجیهتر از دیدگاههاى دیگر بوده و بر آنها برترى دارد. افزون بر این که در نتیجه با نظر مشهور هماهنگ است.
نتیجهىِ این بررسى کوتاه آن شد که غناى شهوانى و فسادانگیز حرام و غیر آن حلال و مباح است؛ لذا معناى غناى حرام در آواز لهوى و مفسدهانگیز متعیّن مىگردد. قدر متیقن از حرمت غنا از دیدگاه مشهور هم همین است.
برخى از فقیهان با تمسک به حدیث ابى بصیر «التى یدخل علیها الرجال حرام والتى تدعى الى الاعراس لیس به بأس» قایل به حلّیّت و جواز ذات غنا شده و حرمت غنا را مختص به مقارنات حرام آن دانستهاند. استدلال ایشان این است که در این روایت حرمت غنا به خاطر آمیختگى مردان و زنان نامحرم و شنیدن صداى زن نامحرم از روى شهوت است؛ بنابراین خود صدا از جهت صوت بودن، حرمتى ندارد و حرمت به اعتبار مقارنات حرام است. گرچه این نظریه نیز به نظر ما ناتمام است؛ امّا زمینه را براى تفصیل میان غناى شهوانى و غیرشهوانى، هموار مىکند.(84)
البته، این استدلال با ایرادهایى مواجه است که چکیده آن عبارت است از:
1. روایت به جهت على بن حمزه بطائنى ضعیف است و ضعف آن هم با عمل اصحاب جبران نشده است.
2. روایت ابىبصیر از نظر دلالى تاب مقاومت در برابر صحیحهىِ على بن جعفر(85) از موسى بن جعفر علیهالسلام و حسنهىِ عبدالاعلى از امام صادق علیهالسلام را ندارد و در صورت تعارض باید یا حمل بر تقیه یا عروسى یا امثال آن شود و یا باید کنار گذاشته شود.
3. ظاهر این روایت آن است که غناىِ کنیزان آوازهخوان در عروسىها اشکال ندارد و جمله «والتى تدعى الاعراس لا بأس به» را کنایه از نیامیختن مردان و زنان دانستن خلاف ظاهر است.
4. این روایت مفهوم ندارد وگرنه بین مفهوم صدر «التى یدخل الرجال حرام» با مفهوم ذیل «والتى تدعى الى الاعراس لا بأس» در غناىِ کنیزان در مجالس غیر عروسى که مردان بر آنها داخل نمىشوند، تعارض حاصل مىشود.
پىنوشتها ···
1 . رک: حاشیهىِ برهان قاطع، تألیف محمدحسین بن خلف تبریزى، متخلص به برهان، 1342، مصحح دکتر محمد معین و حاشیهىِ لغتنامهىِ دهخدا، 1373، ج13، ص19257
2 . رک: همان دو
3 . احمد سیّاح، فرهنگ جامع سیّاح، ج 3
4 . عبّاس اقبال، شعر و موسیقى در ایران، ص 114
5 . به نقل از رازانى، ابوتراب، شعر و موسیقى و ساز و آواز در ادبیّات فارسى، ص 59
6 . ابن منظور؛ لسان العرب(متوفى 711 ه. ق)، ج15، ص136
7 . فیروزآبادى؛ القاموس المحیط، دارالمعرفة، بیروت، ج4، ص374، مادهىِ غنى
8 . دهخدا، علىاکبر، لغتنامهىِ دهخدا، (متوفى 1334 ه. ش)، ج27، ص328
9 . شیخ انصارى رحمهالله ، مکاسب محرّمه
10 . ابن اثیر، النهایه، ج3، ص391
11 . ابنمنظور؛ لسان العرب، ج16، ص136
12 . قاموس، مادهىِ غنى و طرب
13 . طریحى، شیخ فخرالدّین؛ مجمع البحرین، تحقیق سیّد احمد حسینى، ج1، ص321
14 . حماد جوهرى، اسماعیلبن، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیّه، ج6، ص2449
15 . همان، ج3، ص1232
16 . قاموس، مادهىِ غنا و طرب
17 . طریحى، شیخ فخرالدّین، مجمع البحرین، تحقیق سیّد احمد حسینى، ج1، ص321
18 . فیومى، احمد بن محمد، المصباح المنیر، (متوفى 770 ه. ق)، ج2، ص56
19 . فارسى بن زکریا، ابوالحسین احمد بن؛ معجم مقاییس اللغة(متوفى 395 ه. ق)، ج4،
20 . ابوالقاسم خویى؛ «منیة السائل»، ص179
21 . اساس البلاغة، ص 277
22 . فیروزآبادى؛ «قاموس المحیط»، ج1، ص101 و طریحى؛ «مجمع البحرین»، ج2، ص109 و فیومى؛ «مصباح المنیر»، ج2، ص19
23 . راغب اصفهانى(متوفى 503 ه. ق)؛ معجم مفردات الفاظ قرآن، ص 471
24 . همان، ص 472
25 . همان، ص 48
26 . سورهىِ حج، 30
27 . طباطبایى؛ المیزان، ج14، ص371
28 . همان، ج16، ص209 و 210
29 . رک. جواهر الکلام، ج22، ص50 و مکاسب محرمه، شیخ انصارى، ص41-37
30 . تاریخ موسیقى خاور زمین، ص 291
31 . همان، ص 21
32 . خنیاگرى و موسیقى ایرانى، ص107
33 . اغانى، ج8، ص3 و ج10، ص48
34 . محمّد جواد عاملى؛ «مفتاح الکرامه»، مؤسسهىِ آلالبیت، قمج4، ص52
35 . ابن منظور؛ لسان العرب، ج10، ص135
36 . حسینى بحرانى، محمد بن ابراهیم، معروف به ماجد(متوفى 1050 ق)؛ رسالة ایقاظ النائمین و ایعاظ الجاهلین
37 . ابن خلدون؛ «مقدمه»، داراحیاء التراث العربى، بیروت، صص 428-426
38 . اغانى، ج2، ص170-173 و فلیپ حتى؛ «تاریخ عرب»، ترجمهىِ ابوالقاسم، ص 345
39 . همان، ج3، ص239 و ج5، ص41 و ج6، ص8 و 12 و ج21، ص226 و 237
40 . محمّد ماجدبنابراهیم بن الحسینى، پیشین
41 . همان
42 . تاریخ موسیقى خاور زمین، ص 45، پاورقى
43 . دائرةالمعارف اسلام، ج 1، ص 403
44 . مسعودى، على بن حسین(متوفى 346 ه .ق)؛ مروج الذهب، بیروت، ج1، ص 65
45 . غزالى، امام ابى حامد محمّد بن محمّد؛ احیاء علوم الدّین، ج4، ص 217
46 . همان، صص 201 و 202
49 . تاریخ موسیقى خاور زمین، ص 132
50. همان، ص 192
51 . حج، 30
52 . المیزان، ج14، ص371
53 . لقمان، 6
54 . المیزان، ج16، ص209 و 210
55 . رک: طبرسى(متوفى 548 ه. ق)؛ مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج8، ص313
56 . فرقان، 72
57 . طبرسى؛ «مجمع البیان»، ج7، ص181
58 . مؤمنون، 3
59 . رک: حسین میرزاخانى؛ «مبانى فقهى، روانى موسیقى»، ص 63 و نیز رک: مصباح الفقاهة، ص 311
60 . وسائل، ج12، ص225، باب 99 از ابواب ما یکتسب به، حدیث 2
61 . روایاتى دیگر به همین مضمون از امام صادق علیهالسلام با طرق مختلف نقل شدهاست که در کتاب وسائل الشیعه، ج12، باب 99، از ابواب «ما یکتسب به» احادیث 8 و 9 آمده است. شیخ صدوق نیز در معانى الاخبار صفحهىِ 349 روایتى نزدیک به این معنا آورده است.
62 . سیدهاشم حسینى بحرانى؛ البرهان فی تفسیر القرآن، اسماعیلیان، قم، ج3، ص90
63 . وسائل، ج12، ص226، باب 99 از ابواب ما یکتسب به، حدیث 6
64 . روایاتى به همین مضمون در کتب وسائل ج12، ص226، باب 99 از ابواب «ما یکتسب به» احادیث 6، 7 و 16 و معانى الاخبار، ص349 و مجمع البیان، ج8، ص313 آمده است.
65 . وسائل، ج12، ص226، باب 99 از ابواب ما یکتسب به، حدیث 3 و 5
66 . عبدعلى بن جمعه عروسى حویزى؛ تفسیر نورالثقلین، اسماعیلیان، قم، ج3، ص529
67 . وسائل، ج12، ص228، حدیث 18 و عیون الاخبار، ص207
68 . ارسال در سند یا مرسله بودن حدیث یعنى راویانى از آخر سند حدیث افتاده باشند.
69 . واقفیان، فرقهاى هستند که به توقّف امامت در امام موسى بن جعفر علیهالسلام معتقد هستند.
70 . مقدس اردبیلى، شیخ احمد(متوفى993ه.ق)؛ مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، کتاب المتاجر، قسم الرابع
71. کلینى، محمّدبن یعقوب؛ اصول کافى، ترجمه و شرح سیّد هاشم رسولى، ج2، ص615
72 . همان
73 . حمیرى، ابى العبّاس عبداللّه بن جعفر؛ قرب الأَسناد، تصحیح و ترتیب الشیخ احمد الصادقى الاردستانى، چ1، ص121
74 . وسائل الشیعه، ج12، ص85
همین روایت به دو صورت دیگر از قول ابىبصیر نقل شدهاست که در کتاب «وسائل الشیعه» ج12 ص 84 و 85 آمده است.
75 . رک: بحارالانوار، ج44، ص378
76 . ر.ک. مجمع الفائدة و البرهان فى شرح الارشاد، کتاب المتاجر قسم الرابع: و یویّده فى جواز النیاحة بالغناء و جواز اخذ الاجرة علیها.
77 . وسائل الشیعة، ج12، ص91
78 . رک: حسینى عاملى، سیدمحمدجواد؛ مفاتیح الکرامه فى شرح قواعد العلامه، ج4، ص53 و نجفى، شیخ محمّد حسن؛ جواهر الکلام فى شرح شرایع الإِسلام، ج22، ص51 و 52 و حلّى، محقّق، شرایع الإِسلام فی مسائل الحلال والحرام، محقّق اوّل، ج4، ص124 و کرکى، على بن الحسین؛ جامع المقاصد فى شرح القواعد، محقق ثانى، ج5، ص24 و المسالک، ج1، ص129 و نراقى، احمد بن محمدمهدى؛ مستند الشیعه فى احکام الشریعه، ج2، ص343
79 . همان، ج4، ص859
80 . همان
81 . وسائل، ج12، ص86
82 . فیض کاشانى؛ وافى، ج10، ص33
83 . شیخ صدوق؛ خصال، ص 610
84 . وسایل الشیعه، ج12، ص84، کتاب التجارة، ابواب ما یکتسب به، باب 15، حدیث 1 و رک: حاشیهىِ علامه شعرانى بر کتاب وافى، تألیف فیض کاشانى، ج 17، ص 205
85 . وسائل الشیعه، ج 12، ص 232 و 228 ابواب ما یکتسب به، باب 99، حدیث 32 و حدیث 15
نظرات شما عزیزان: